زمان مطالعه: 10 دقیقه
برندینگ یکی از اقدامات ضروری هر کسبوکار موفق است. این فرآیند به دنبال ایجاد هویت و تصویر منحصربهفرد برای یک محصول، خدمات، شرکت یا حتی یک فرد است. از طریق تحقیق دقیق، توسعه استراتژی و پیادهسازی، شرکتها میتوانند یک برند قوی و بهیادماندنی ایجاد کنند.
در این مقاله، به تعریف این مفهوم، انواع آن، دلایل اهمیت برندینگ و مراحل تشکیل یک برند قوی میپردازیم:
برندینگ چیست؟
برندینگ (Branding) فرآیند ایجاد یک هویت ثابت و مثبت از یک فرد، شرکت، محصولات یا خدمات آن در ذهن مخاطبان است. این فرآیند با ترکیب عناصری مانند لوگو، طراحی بصری، لحن صدا و ماموریت برند همراه بوده و به شرکتها کمک میکند تا خود را از رقبایشان متمایز کرده و یک پایگاه مشتری وفادار به وجود آورند.
استراتژی برند باید در رسانههای اجتماعی، پالتهای رنگی بیلبوردها، بستهبندی محصولات و سایت نمایش داده شود. در حقیقت شرکتهایی که به دنبال برندینگ قوی هستند، میدانند که هویت برند آنها باید در همه جا زندگی کند. به بیان دیگر، Branding بسیار فراتر از رنگ و تصویر است و میتواند مشتریان را ترغیب کند تا محصولات شما را از میان مجموعهای از گزینهها انتخاب کنند.
به عنوان مثال، برند کوکاکولا یکی از شناختهشده ترین لوگوها در سراسر جهان را دارد. حروف کلاسیک قرمز و سفید، آثار هنری قابلتوجه و فونت متمایز بیش از یک قرن توجه خریداران را به خود جلب کرده است.
المانهای برندینگ
المانهای یک برند جنبههای یگانه و منحصربهفرد برند بوده که موجب تشکیل و شناسایی یک تصویر واحد از آن میشود. در اینجا هفت المان مهم برای ایجاد یک برند قدرتمند آورده شده است:
هدف برند
هدف برند دلیل اصلی وجود یک برند است. اکثر شرکتها برای کسب سود به وجود آمدهاند؛ اما برند شما به دنبال چه دستاوردی است؟ برای مثال، برند Patagonia را در نظر بگیرید؛ این برند به حفظ محیط زیست علاقه داشته و به دنبال بالا بردن لذت استفاده از مناظر طبیعی است. از همین جهت Patagonia هدف خود را تهیه لباسهای باکیفیت با کمترین آسیب به محیط زیست تعیین کرده و در این مسیر از کمپینهای مختلف حفاظت از محیط زیست نیز رونمایی میکند.
هویت برند
هویت برند، تصویری است که شما از برند خود در جامعه ارائه میکنید. این هویت برند تنها شامل هویت بصری برند مانند لوگو، پالت رنگ، نام، فونت و طراحی نیست بلکه شعار، صدای برند یا جینگل برند را نیز در برمیگیرد.
نکته مهم دیگر آن است که هویت برند باید در طول فعالیتهای مختلف ثابت و بدون ابهام باقی بماند؛ بنابراین، باید برای تعیین هویت برند خود، از گرایشهای زودگذر و ترند فاصله بگیرید.
برای مثال برند Headspace که اپلیکیشنی برای انجام تمرینات مدیتیشن و تمرکز حواس است به خوبی توانسته با طراحی لوگوی ساده نارنجی رنگ، یک حالت ذهنی ساکن، متمرکز و آرام را به نمایش بگذارد. همچنین Headspace با استفاده از رنگهای مختلف در سایت، برنامه و پستها و ویدیوهای شبکههای اجتماعی خود، احساس شادی و راحتی را به مخاطبان هدف منتقل کند.
جایگاهیابی برند
جایگاهیابی برند در حقیقت مزیت منحصربهفرد هر برند را برای مخاطبان نشان داده و دلیلی برای انتخاب خود به آنها میدهد. به بیان دیگر جایگاهیابی برند به موقعیت برند در ذهن و چشمانداز مخاطبان میپردازد.
برای مثال Coca-Cola یک برند خانوادهپسند و قدیمی است در حالی که رقیب آن Pepsi، جایگاه خود را به عنوان انتخاب مناسب برای جوانان، با استفاده از سفیران مشهور تعیین کرده تا در این رقابت پیروز شود. در حقیقت این دو برند با محصولات یکسان به دنبال کسب جایگاههای متفاوتی در ذهن مخاطبان هستند.
ارزشهای برند
ارزش برند، اصول اساسی و باورهایی است که شرکت شما از آنها حمایت میکند. در حقیقت زمامی که ارزشهای برند شما روشن و قابلدرک باشد، مخاطبان را به چیزی فراتر از محصولات و خدمات خود وصل میکنید. به بیان دیگر، ارزشها میتوانند ارتباطات قوی بین شما و مخاطبانتان تشکیل داده و تعاملات شما را با آنها تقویت میکند.
به عنوان مثال ارزش برند TOMS، خدمت به دیگران و حمایت از آنان است؛ بنابراین هر کس که چنین دغدغهای داشته باشد ارتباط عمیقتری با این برند برقرار کرده و مشتری وفادار آنان خواهد شد.
تجربه برند
تجربه برند به سفر مشتری و مسیری که مخاطبان در تعامل با شما، محصولات و خدماتتان هستند، اطلاق میشود. برای مثال، تجربه ورود به یکی از شعبههای McDonald’s، سفارش غذا و خوردن آن را در نظر بگیرید. در حقیقت McDonald’s در تمامی شعبات خود در سرتاسر جهان تجربه یکسان و قابلتشخیصی را ارائه میدهد.
البته ذکر این نکته مهم است که تجربه برند تنها تجارب فیزیکی را در برنگرفته و تجربه استفاده از سایت برند، شبکههای اجتماعی و دیگر پلتفرمها را نیز شامل میشود.
هویت بصری برند چیست؟
در قسمت هویت برند به توضیح کوتاهی در مورد هویت بصری برند پرداختیم که نیاز دیدیم این تعریف را در یک قسمت جداگانه به طور مفصلتر توضیح دهیم.
در حقیقت هویت بصری، تمام اطلاعات تصویری و گرافیکی است که چیستی برند و دلایل تمایز آن از دیگر برندها را مشخص میکند. به بیان دیگر هویت بصری همهی آن چیزی است که مخاطبان به طور فیزیکی میتوانند ببینند و درک کنند.
در ادامه به معرفی المانهای هویت بصری میپردازیم:
لوگو
لوگو اولین چیزی است که وقتی مردم به هویت بصری یک برند فکر میکنند به ذهنشان خطور میکند. لوگو روی همه محصولات و در تمام کمپینهای بازاریابی شما حضور دارد؛ بنابراین، بهیادماندنی کردن آن ضروری است. ناگفته نماند که لوگوی شما میتواند آیکون، تایپوگرافی یا ترکیبی از هر دو بوده که نام یا داستان برند را در خود جای داده است.
برای مثال، لوگوی برند هواپیمایی هما از تندیس بر روی سرستونهای پاسارگارد الهام گرفته شده که ترکیبی از صورت عقاب، گوش گاو و یال اسب است که مفهوم پرواز به پنج قاره دنیا را در خود جای میدهد.
تایپوگرافی
تایپوگرافی یا فونت نیز مانند لوگو، یکی دیگر از نشانههای غیرکلامی است که یک برند به وسیلهی آن تصویر مشخصی از خود در ذهن مخاطبان میسازد. فونتها و نحوه استفاده از آنها عناصر به ظاهر نامشهودی هستند که احساسات مصرفکنندگان بالقوه را برمیانگیزند.
تایپوگرافی شخصیت برند را با صفاتی مانند مینیمال، مدرن، قدیمی، سرگرمکننده، رمانتیک و حرفهای به تصویر میکشد؛ بنابراین اطمینان از مکمل بودن تایپوگرافی برند با سایر عناصر آن، برای حفظ یکپارچگی شخصیت برند شما، بسیار مهم است.
برای مثال، برند علی بابا با در نظر گرفتن مفهوم سفر، فونتی روان و سیال را طراحی کرده و از آن جایی که سفر به انسان سرزندگی میدهد، از فونتی سرزنده و شاداب رونمایی کرده است.
پالت رنگی
رنگها به خوبی با هم ارتباط برقرار کرده و با عناصر بصری دیگر برند ترکیب میشوند. پالت رنگ یک شرکت در ویترین فروشگاهها، بستهبندیها، سایت، تبلیغات بازاریابی یا پستهای رسانههای اجتماعی دیده میشود.
قبل از انتخاب پالت رنگی، معنی، مفاهیم فرهنگی و تطبیقپذیری رنگها را از عناصر بصری مختلف در نظر بگیرید. پالت رنگ یک شرکت شامل یک رنگ اصلی در لوگوی آن و رنگهای ثانویه است.
برای مثال، برند تپسی از رنگ نارنجی که در لوگوی آن نیز دیده میشود به عنوان رنگ اصلی در پالت رنگی خود استفاده کرده است. در حقیقت رنگ نارنجی معمولاً القاگر معانیای همچون گرما، اشتیاق، خلاقیت، موفقیت، عزم برای تغییر و جذابیت بوده و پالت رنگ اصلی تپسی نشاندهنده قدرت، برتری و قهرمانی این برند است.
تصویرسازی
تصویرسازی شامل عکسها، فیلمها، تصاویر، نمادها و گرافیکهایی است که برند از آنها در بخشهای مختلف استفاده میکند. چه از تصاویر استوک استفاده کرده یا خودتان عکسها را تهیه کنید، تصاویر باید مطابق با سبک شما باشند. ایجاد یک راهنمای سبک یا از پیش تعیین شده برای تصاویر، یک راه عالی برای هماهنگ نگهداشتن آن با هویت برندتان است.
الگوها
استفاده از اشکال و الگوهای ثابت، برای ایجاد تداوم در هویت بصری ضروری است. بستهبندی محصول، پوسترها و ابزارهای بازاریابی، مکانهایی هستند که میتوانید از اشکال و الگوهای برند خود به شکلی هوشمندانه استفاده کنید.
انواع برندینگ
انواع مختلفی از Branding وجود دارد که شرکتها میتوانند از آنها برای تثبیت هویت و متمایز کردن خود از رقبا استفاده کنند. در ادامه به معرفی رایجترین انواع برندسازی اشاره میکنیم:
1. برندسازی محصول (Product Branding)
این نوع برندینگ بر ایجاد یک هویت برند قوی برای محصولات یا خدمات اشاره دارد. شرکتها با ارائه نامها، لوگوها و طرحهای بستهبندی منحصربهفرد، محصولات خود را به راحتی قابلتشخیص و بهیادماندنی میکنند.
2. برندینگ شرکتی (Corporate Branding)
برندسازی شرکتی بر هویت و شهرت کلی شرکت به عنوان یک کل واحد تأکید دارد که ایجاد یک تصویر ثابت از تمام محصولات و خدمات ارائه شده توسط شرکت را شامل میشود.
3. برندسازی شخصی (Personal Branding)
برندینگ شخصی بر ایجاد یک برند شخصی توسط افرادی، مانند کارآفرینان، مدیران اجرایی یا صاحبان کسبوکار متمرکز است. این استراتژی برندسازی نشاندهنده تخصصها، ارزشها و شخصیت افراد بوده تا خود را به عنوان رهبران صنعت معرفی کرده و پیروانی وفادار ایجاد کنند.
4. برندسازی مشترک (Co-Branding)
برندینگ مشترک شامل همکاری دو یا چند شرکت برای ایجاد یک محصول یا خدمات ترکیبی است. در این نوع، از نقاط قوت هر برند استفاده شده و هدف آن، افزایش دیده شدن برند و دستیابی به بازارهای هدف جدید از طریق ارتباط با یک برند معتبر دیگر است.
5. برندینگ آنلاین (Online Branding)
برندسازی آنلاین به حضور و ایجاد هویت برند قوی در فضای دیجیتال اشاره دارد که شامل استراتژیهایی مانند طراحی سایت، بازاریابی رسانههای اجتماعی، بازاریابی محتوایی و تبلیغات آنلاین برای ایجاد یک تجربه برند ثابت و جذاب برای مخاطبان آنلاین است
6. برندینگ کارفرما (Employer Branding)
برندسازی کارفرما بر معرفی یک شرکت به عنوان یک کارفرمای جذاب برای کارکنان بالقوه تمرکز دارد که شامل برجسته کردن فرهنگ، ارزشها، مزایا و فرصتهای شغلی شرکت برای جذب و حفظ استعدادهای برتر است.
7. برندینگ خدمات (Service Branding)
برندینگ خدمات به طور خاص توسط شرکتهایی استفاده میشود که در درجه اول خدمات را به جای محصولات فیزیکی ارائه میدهند. همچنین در این نوع استراتژی Branding، ایجاد یک تجربه متمایز در سراسر فرآیند ارائه خدمات، از جمله تعامل با مشتری، رفتار کارکنان و کیفیت خدمات، اهمیت دارد.
8. برندینگ ملی (Nation Branding)
برندسازی ملی نوعی Branding است که توسط کشورها برای ارتقای وجهه و شهرت خود در مقیاس جهانی استفاده میشود که شامل نمایش فرهنگ، تاریخ، اقتصاد، مناظر گردشگری و سایر ویژگیهای مثبت یک کشور برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی، گردشگری و تجارت است.
اهمیت برندینگ در کسبوکار
Branding به چند دلیل نقش مهمی در کسبوکار ایفا میکند:
تمایز ایجاد میکند
در یک بازار شلوغ، نام تجاری با ایجاد هویت و موقعیت منحصربهفرد به کسبوکارها کمک میکند تا از رقبا متمایز شوند. همچنین به مشتریان این امکان را میدهد که به راحتی یک برند را از دیگری تشخیص دهند.
برند را بهیادماندنی میکند
برندسازی قوی به مشتریان کمک میکند تا یک کسبوکار را به خاطر سپرده و به یاد بیاورند. لوگوی جذاب و مرتبط، عناصر بصری منسجم و لحن برند متمایز، شناسایی و به خاطر سپردن یک برند را برای مشتریان آسانتر کرده و منجر به افزایش وفاداری به برند و تکرار خرید میشود.
اعتماد به وجود میآورد
یک برند قوی باعث ایجاد اعتماد و اعتبار در بین مشتریان میشود. در حقیقت هنگامی که یک برند به طور مداوم به وعدههای خود عمل کرده و محصولات یا خدمات باکیفیت ارائه میدهد، اعتماد مشتریان خود را جلب میکند.
ارتباط عاطفی تشکیل میدهد
برندینگ، کسبوکارها را قادر میسازد تا ارتباط عاطفی با مشتریان خود ایجاد کنند. به بیان دیگر با برانگیختن احساسات یا ارزشهای خاص، برندها میتوانند رابطه عمیقتری با مخاطبان هدف خود برقرار کنند که منجر به وفاداری و حمایت بیشتر مشتری میشود.
موجب تعامل کارکنان میشود
یک برند قوی نه تنها مشتریان را جذب میکند، بلکه کارکنان را نیز درگیر کرده و به آنها برای مشارکت با برند انگیزه میدهد. وقتی کارمندان با مأموریت و ارزشهای برند همسو میشوند، به سفیران برند تبدیل شده و تجربیات بهتری برای مشتری به ارمغان میآورند.
اصطلاحات مهم در برندینگ
اما قبل از آن که بتوانید استراتژی برندسازی خود را پیادهسازی کنید باید با اصطلاحات مهم آن آشنا باشید:
- آگاهی از برند (Brand Awareness): میزان آشنایی و شناختی که مشتریان از یک برند دارند، به اصطلاح، آگاهی از برند نام دارد.
- وفاداری به برند (Brand Loyalty): گاهی مشتریان به طور مداوم یک برند خاص را بر سایر برندها ترجیح میدهند که به آن وفاداری به برند میگویند.
- وعده برند (Brand Promise): تعهد یا تضمینی که یک برند به مشتریان خود در رابطه با مزایا یا ارزش استفاده از محصولات یا خدمات خود ارائه میدهد، وعده برند نام دارد.
- شخصیت برند (Brand Personality): ویژگیها و خصوصیات انسانی مرتبط با یک برند، که به ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان کمک میکند، شخصیت آن برند تلقی میشود.
- گسترش نام تجاری (Brand Extension): استفاده از نام تجاری موجود برای معرفی محصولات جدید یا ورود به بازارهای جدید، گسترش برند است.
- مدیریت برند (Brand Management): فعالیتهای استراتژیک مربوط به ایجاد، حفظ و افزایش اعتبار و ارزش یک برند، مدیریت برند نام دارد.
مراحل برندینگ یا برندسازی
برندسازی فرآیند توسعه یک استراتژی برند و اجرای آن از طریق مراحل مختلف Branding است. این مراحل معمولاً عبارتند از:
- تحقیق و تجزیهوتحلیل: انجام تحقیقات بازار برای درک مخاطبان هدف، رقبا و روندهای صنعت، تجزیهوتحلیل موقعیت و شهرت فعلی برند، همگی بخشی از این مرحله هستند.
- توسعه استراتژی برند: در این مرحله بر اساس تحقیق و تجزیهوتحلیل، استراتژی برند تدوین میشود که شامل تعیین موقعیت برند، مخاطبان هدف و وعده برند است.
- طراحی هویت برند: برای طراحی هویت برند باید عناصر بصری و کلامی که نشاندهنده برند هستند ایجاد شوند، که از جمله آنها میتوان به لوگو، رنگها، تایپوگرافی و صدای برند اشاره کرد. در حقیقت این عناصر باید با استراتژی برند سازگار بوده و شخصیت آن را منعکس کنند.
- تعیین نحوه ارتباطات برند: در این مرحله باید کانالهای پیامرسانی و ارتباطی برند تعیین و اجرا شود که شامل تبلیغات، روابط عمومی، رسانههای اجتماعی و سایر فعالیتهای بازاریابی است.
- پیادهسازی برند: بعد از آن که هویت و ارتباطات برند مشخص شد حال به اجرای مراحلی از جمله بستهبندی، طراحی وبسایت و سایر مواد مورد نیاز مشتری میپردازیم.
- نظارت و ارزیابی برند: عملکرد برند باید به طور مستمر پایش و ارزیابی شود که شامل اندازهگیری آگاهی از برند، رضایت مشتری و سایر معیارهای کلیدی است.
- تکامل برند: با گذشت زمان، یک برند ممکن است نیاز به تکامل داشته باشد و با تغییرات بازار یا مخاطبان هدف سازگار شود. این شامل اصلاح استراتژی برند، بهروزرسانی هویت برند و تنظیم تاکتیکهای ارتباطی است.
نتیجهگیری
در نتیجه، برندسازی فرآیندی جامع است که شامل تحقیق، توسعه استراتژی، طراحی، ارتباطات، اجرا، نظارت و تکامل است. با دنبال کردن این مراحل، شرکتها میتوانند یک برند متمایز ایجاد کنند. در حقیقت یک برند قوی نهتنها به جذب مشتریان کمک میکند، بلکه اعتماد و وفاداری را نیز ایجاد کرده و منجر به موفقیت بلندمدت میشود. بنابراین، سرمایهگذاری برای توسعه یک استراتژی برندسازی موثر برای هر کسبوکاری که به دنبال پیشرفت در بازار رقابتی امروزی است، حیاتی خواهد بود.
( ردی استودیو یکی از شرکت های پیشتاز در حوزه طراحی و مدیریت برندینگ، میتونه یکی از انتخاب های اول شما باشه)