شرکت Wirestock با راهاندازی پلتفرمی برای مشارکت هنرمندان در آموزش هوش مصنوعی، پارادایم جدیدی را در حوزه مالکیت فکری آثار دیجیتال ایجاد کرده است. هنرمندان میتوانند با بارگذاری آثار خود در این پلتفرم، ضمن برخورداری از مجوزهای استاندارد برای کمپانیهای بزرگی همچون گتی ایماژ و ادوبی استوک، اختیار دهند تا آثارشان در قبال مبالغی مشخص، برای آموزش الگوریتمهای هوش مصنوعی به کار گرفته شود.
مدیرعامل Wirestock، آقای میکائل خاچاطریان، ضمن تاکید بر ضرورت اخلاقی استفاده از دادههای دارای مجوز در حوزه هوش مصنوعی، این رویکرد را راهحلی کاربردی برای شرکتهایی میداند که نیازمند مجموعه دادههای قابل اعتماد هستند.
درآمد حاصل از این مشارکت میتواند از چند سنت تا 15 الی 20 دلار برای هر اثر، با توجه به ماهیت درخواست، متغیر باشد. اگرچه این مبالغ ممکن است مستقیماً منجر به سودآوری کلان نشود، اما گامی مثبت در راستای احترام به مالکیت فکری پدیدآورندگان آثار هنری به شمار میرود.
چالشهای حقوقی در توسعه هوش مصنوعی
در گذشته شاهد نمونههایی از نقض مالکیت فکری در حوزه هوش مصنوعی بودهایم. برخی از هنرمندان علیه شرکتهای توسعهدهنده هوش مصنوعی مولد، مانند «استیبل دیفیوژن»، به دلیل استفاده غیرمجاز از آثار دارای حق تکثیر برای آموزش دیتاستهایشان، دعاوی حقوقی دستهجمعی را به راه انداختهاند.
بهدنبال این اتفاقات، کمپانیهایی همچون گتی ایماژ نیز با طرح شکایتهایی، بر لزوم رعایت حقوق هنرمندان در این حوزه تأکید کردهاند. با این حال، روی دیگر سکه، ورود همان بازیگران به عرصه هوش مصنوعی مولد و توسعه ابزارهای اختصاصی خود است.
برای مثال، ادوبی پیشتر ادعا کرده بود که ابزار هوش مصنوعی فایرفلای آنها صرفاً با استفاده از مجموعه دادههای ادوبی استوک، آموزش داده شده است. لیکن، بررسیهای اخیر نشان میدهد که این ادعا بهطور کامل صحت نداشته و فرآیند آموزش، با نقض حقوق صاحبان آثار همراه بوده است.
هنرمندان ثبتنامشده در پلتفرم ادوبی استوک، هرگز رضایت خود را برای استفاده از آثارشان در فرآیند آموزش هوش مصنوعی اعلام نکردهاند. این موضوع، چالشی اخلاقی را در کنار ابهامات حقوقی آن به وجود آورده است.
آیا این راهحل کافی است؟
در حالی که پلتفرم Wirestock با پرداخت مستقیم به هنرمندان، گامی در مسیر جبران خسارت ناشی از استفاده از آثارشان در هوش مصنوعی برداشته است، اما با توجه به ارزش ذاتی این آثار، میتوان گفت که مبالغ پرداختی فعلی، چندان متناسب نیستند.
اخیراً مشخص شد که شرکتهایی همچون اپل و OpenAI برای استفاده از مجموعه دادههای مشتریان شاترستوک، مبلغ هنگفتی بین 25 تا 50 میلیون دلار به این شرکت پرداخت کردهاند. اما بعید به نظر میرسد که سهمی از این مبالغ هنگفت به سازندگان اصلی آثار اختصاص داده شده باشد.
با پیشرفت چشمگیر تولیدکنندگان تصویر و ویدیوی مبتنی بر هوش مصنوعی، موقعیت هنرمندان، عکاسان، فیلمسازان و طراحان واقعی، حداقل از نظر تجاری، با تهدیدهایی جدی مواجه خواهد شد. در این شرایط، هنرمندان باید تصمیمی کلیدی بگیرند که آیا کسب درآمدهای اندک فعلی، ارزش نادیده گرفتن منافع بالقوه آتی را دارد یا خیر.

