جستجو
برای جستجو متن مورد نظر وارد کنید و Enter بزنید برای بستن Esc بزنید.
در صنعت طراحی فونت، یکی از چالشهای مهم، تقابل میان تقلید و خلاقیت است. بررسی فهرست پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۱۸ نشان میدهد که هفت فیلم از ده فیلم برتر، دنباله فیلمهای قبلی یا اقتباسی از شخصیتهای کمیکبوکی شناختهشده بودهاند. فیلم یازدهم، بازسازی اثری قدیمی است و تازه فیلم دوازدهم بهطور کامل اثری اورجینال است. این روند در صنعت فیلمسازی ریشهدار است و استودیوهای هالیوودی به دلیل موفقیت تجاری فیلمهای دنبالهدار به آن علاقهمند هستند. این روند در دنبالهسازیهای کتابها هم وجود داشت، اما امروزه شدت آن در سینما بیشتر است. لیندا آبست، نویسنده کتاب «بیخواب در هالیوود»، معتقد است که مخاطبان بیشتر به فیلمهایی جذب میشوند که برایشان آشنا هستند، چرا که آشنایی در سینما با موفقیت همراه است.
همین الگو در طراحی فونت نیز دیده میشود. نگاهی به فهرست پرفروشترین فونتهای سایت MyFonts، که بزرگترین فروشگاه فونت جهان است، نشان میدهد که فونتهای کلاسیکی مثل Helvetica Neue، Avenir Next، Proxima Nova و FF DIN همچنان در صدر فروش قرار دارند. این فونتها یا بازسازیهایی از سبکهای قدیمی هستند یا بازآفرینیهایی از آنها. حتی Helvetica، که بهصورت پیشفرض روی بسیاری از سیستمعاملها نصب شده، هنوز هم از پرفروشترینها است.
هرچند صنعت فیلمسازی و طراحی فونت در ماهیت تفاوتهای زیادی دارند، اما هر دو با ترکیبی از آشنایی و تازگی سروکار دارند. هر دو بهطور مداوم به بازتولید فرمولهای موفق روی میآورند و از فرصتهای بهدستآمده حداکثر بهره را میبرند. در سینما، کارگردانان با طیف گستردهای از انتخابهای روایی مواجهاند، در حالی که طراحان فونت باید در چارچوبی خاص کار کنند؛ حتی اگر طراحی جدیدی برای یک حرف ارائه دهند، آن حرف همچنان باید به عنوان یک «الف» شناخته شود.
تاریخچه طراحی فونت مجموعهای از اکتشافات پیوسته و انباشته است. تمام حروفی که امروز طراحی میشوند، بر پایه دانشی بنا شدهاند که طی قرون بهدست آمده است. بهعنوان نمونه، فونت Heldane که توسط طراح نیوزیلندی کریس ساورزبی خلق شده، از فونت قدیمی 2-line Double Pica Roman الهام گرفته است که توسط حکاک هلندی هندریک ون دن کیر (۱۵۴۰-۱۵۸۰) طراحی شده بود. این خط به گذشتههای دورتر میرسد و میتوان رد آن را در آثار کلود گارامونت، رابرت گرانژون و چاپگر ونیزی آلدوس مانوتیوس پیدا کرد. حتی کارهای نوآوری مثل کار نیکولا جیسون، چاپگر ونیزی، نیز ریشه در پیشینیان خود داشت.
هر جزئی از فونت Heldane، از شکل خارها تا تغییرات کنتراست، میتواند به مدلهای تاریخی ارجاع داده شود. ساورزبی با دقت جزئیات تاریخی را انتخاب کرده و در فونت جدید خود بهکار برده است. او در یکی از مصاحبههایش تأکید میکند که اصالت مطلق برای او کماهمیتتر از کیفیت و “خوب” بودن است. او معتقد است که کاربران بیشتر به کیفیت کار اهمیت میدهند تا اورجینال بودن آن و میگوید: «ترجیح میدهم فونتهایم بهعنوان خوب شناخته شوند تا اورجینال.»
تقلید یکی از ارکان مهم یادگیری است و کپیبرداری از آثار برجسته زمانی بخشی از آموزش استاندارد در هنر بود. در اولین ترم دوره تحصیلات تکمیلی طراحی فونت در آکادمی سلطنتی هنر لاهه، دانشجویان باید یک فونت قدیمی را که قبل از دهه ۱۹۴۰ چاپ شده بود، بازسازی کنند. این تمرین به آنها کمک میکند تا با فونتهای تاریخی بهصورت انتقادی برخورد کرده و سؤالاتی در مورد اهداف طراحی و حفظ ویژگیهای اصلی فونت مطرح کنند.
پل ون در لان، استاد ناظر این پروژه، معتقد است که بازسازی روح اصلی یک فونت میتواند چالشبرانگیز باشد و گاهی سخت است تشخیص دهیم چه چیزی نقص و چه چیزی ویژگی بارز است. این تمرین تنها کپیبرداری نیست، بلکه درسی عملی در فهم ارزشهای تاریخی است و دانشجویان را به بررسی دقیق آثار قدیمی وادار میکند.
طراح فونت هلندی، اریک ون بلوکلند، نیز زمانی از ۹۰ طراح خواست تا نسخههای دیجیتالی از اسکن یک حرف کوچک چاپشده لاتین بسازند. نتیجه کار نشان داد که هیچکدام از این فونتها شبیه به هم نبودند و هرکدام تفاوتهایی داشتند. این مسئله نشاندهنده میزان فضای باز برای تفسیر و تغییرات است.
الهامگیری از آثار موجود همیشه پرسشی را در مورد مرز میان الگوبرداری و سرقت هنری مطرح میکند. بهعنوان مثال، لوکاس شارپ، طراح فونت آمریکایی، هنگام طراحی فونت Eros Text که براساس حروفنویسی رومی خلق شده بود، متوجه شد که این فونت شباهت زیادی به فونت Lexicon اثر Bram de Does دارد. شارپ در این خصوص توضیح داد که او فقط عاشق کار Does شده و تلاش کرده با اشکال بازی کند و آنها را به سبک خود بازسازی کند.
با این حال، Enschedé Font Foundry، ناشر فونت Lexicon، از این شباهت راضی نبود و به دلیل شباهت بیش از حد Eros Text به شارپ دستور توقف کار داد. شارپ در یک بحث عمومی عنوان کرد که این مسئله به نوعی به ریاکاری در صنعت طراحی فونت اشاره دارد و صنعت باید تصمیم بگیرد که مرز “الهامگیری” و “تقلید” کجاست.
در دنیای امروز که بازتولید دیجیتال، ریمیکس و بازاستفاده از آثار پیشین بهراحتی امکانپذیر است، ادعای اصالت کامل در طراحی فونت (یا هر رشته خلاقانه دیگر) میتواند غیرواقعی بهنظر برسد. ما بهطور طبیعی از محیط اطرافمان تأثیر میپذیریم و خلق آثار کاملاً بدون تأثیر از گذشته، بسیار دشوار است. از سوی دیگر، طراحانی هستند که با وسواس خاصی روی جزئیات تاریخی کار میکنند و آثارشان گاهی فقط تکرار آنچه به گذشته تعلق دارد، است. طراحان باید از هر دو افراط دوری کنند؛ هم تقلید صرف و هم تأکید بیش از حد بر اصالت. تنها با این تعادل است که میتوان به خلاقیتهایی دست یافت که واقعاً تحولآفرین و شگفتانگیز هستند.
منبع: +
دیدگاهتان را بنویسید!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.