جستجو
برای جستجو متن مورد نظر وارد کنید و Enter بزنید برای بستن Esc بزنید.
رهبری کارآمد سنگ بنای کسبوکارهای موفق است، اما با وجود سبکهای مدیریتی بسیار متفاوت، چگونه میتوانید تشخیص دهید که کدام یک برای شما بهترین است؟ اگر برای پاسخ به این سوال نقاط ضعف و قوت هر کدام را در نظر بگیرید، به طور حتم پاسخ به این سؤال دشوار خواهد بود. به همین دلیل است که درک ویژگیهای انواع سبکهای مدیریت حائز اهمیت است تا بتوانید کارآمدترین سبک مدیریت را برای سازمان خود کشف کنید و کسبوکار خود را به سوی رشد پایدار هدایت کنید.
حال سوال من از شما این است که سبک مدیریتی شما چیست؟ چه مهارتهایی به مدیران کمک میکند تا بیشترین بهره را از تیم خود ببرند؟ آیا کارمندان شما پاسخگو هستند؟ در این مقاله، سعی داریم تا شما را با بهترین سبکهای مدیریتی آشنا سازیم و به شما کمک کنیم تا بهترین سبک مدیریتی را برای خود را انتخاب کنید. برای اطلاعات بیشتر میتوانید مطلب «۱۰ قانون طلایی مدیریت موثر» را نیز بخوانید.
سبک مدیریت به رویکرد و روش خاصی اشاره دارد که توسط یک مدیر برای تحقق اهداف سازمانی به کار گرفته میشود. سبک مدیریت شامل فرآیندهای تصمیمگیری، روشهای نظارت بر اعضای تیم و استراتژیهای برنامهریزی و تخصیص وظایف است. نکته قابل توجه در این زمینه است که مدیران اغلب سبکهای مدیریتی مختلف را در طول دوره مدیریت خود با یکدیگر تطبیق داده و به کار میگیرند تا به طور مؤثری بتوانند به موقعیتها و چالشهای مختلف رسیدگی کنند.
سبک مدیریتی یک معیار ثابت نیست. مدیران باید بر عملیات داخلی مانند تعیین خط مشیهای شرکت، اولویتبندی وظایف، تقویت رشد کارکنان و ایجاد یک محیط کاری هماهنگ نظارت و مدیریت داشته باشند. با این وجود، آنها باید متغیرهای خارجی فراتر از محیط تحت کنترل خود مانند شرایط اقتصادی، رقابت بازار، رفتار مشتری و روابط با تأمین کنندهها را نیز مدیریت کنند. سبکهای مدیریتی میتوانند نقش مهمی در شکل دادن به فرهنگ و محیط کار، رضایت کارکنان و موفقیت کلی سازمان داشته باشند.
اهمیت سبکهای مدیریتی از آنجا ناشی میشود که میتواند بر جنبههای مختلف یک بخش یا سازمان به طور کلی تأثیر بگذارد. عمده تاثیرات سبک مدیریت بر سازمان شامل موارد زیر هستند:
روحیه و بهرهوری کارکنان: سبکهای مدیریتی به طور مستقیم بر روحیه کارکنان، رضایت شغلی و انگیزه افراد تأثیرگذار است. به همین دلیل، زمانی که کارکنان احساس ارزشمندی و قدرت میکنند، انگیزه بیشتری برای انجام وظایف خود دارند.
ارتباط و تصمیمگیری: سبکهای مدیریتی مختلف باعث جریان ارتباطات و فرآیندهای تصمیمگیری در یک سازمان میشوند.
فرهنگ سازمانی: سبکهای مدیریتی مختلف به شکلگیری فرهنگ کلی سازمان کمک میکند. یک سبک مدیریتی مثبت و حمایتی میتواند یک محیط کار سالم و منسجم را ایجاد کند.
سازگاری و انعطافپذیری: شرایط مختلف ممکن است نیازمند رویکردهای مدیریتی مختلفی باشد. داشتن طیف وسیعی از سبکهای رهبری در مدیریت به مدیران این امکان را میدهد تا با شرایط و چالشهای متغیر به طور کارآمدی سازگار شوند.
توانمندسازی کارکنان: سبکهای مدیریتی که بر توسعه، رفاه، سلامت روان و توانمندسازی کارکنان تمرکز دارد، میتواند منجر به ایجاد نیروی کار ماهر و باانگیزه شوند که به موفقیت بلند مدت سازمان کمک میکند.
حل مشکلات: انتخاب سبک مدیریتی میتواند بر نحوه رسیدگی به مشکلات سازمان تأثیر بگذارد. مدیریت کارآمد میتواند حل و فصل مشکلات را تسهیل کند و یک محیط کاری هماهنگ را ایجاد کند.
در نهایت، سبکهای مدیریتی بر عملکرد و موفقیت کلی یک سازمان تأثیر میگذارند. اما نکته کلیدی که در این زمینه وجود دارد این است که یافتن سبک رهبری مناسب بستگی به نیازها و شرایط منحصر بفرد شرکت شما دارد.
در ابتدای این بخش باید یادآور شویم که در اینجا به هیچ وجه قصد نداریم تا گروه یا سبک مدیریتی خاصی را زیر سوال ببریم. بلکه منظور ما از این بخش، اشاره به رویکردهای اشتباهی است که برخی از مدیران در موقعیتهای اتخاذ میکنند.
بسیاری از کارمندان که دارای تجربه کاری یا دانش فنی خوبی هستند برای پست مدیریت انتخاب میشوند. ناگهان از چنین افرادی انتظار میرود که یک تیم را مدیریت و فرآیندهای کاری را ارزیابی کنند و در موقعیتهای چالش برانگیز انعطاف پذیر باشند. نکته اینجاست، که تخصص قبلی که آنها داشتند به هیچ وجه آنها را برای چنین پست و مقامی آماده نکرده است.
این وضع، باعث به وجود آمدن مشکلات جدیدی خواهد شد که افراد تیم تمایلی به ماندن در آن نخواهند داشت. سپس، سازمان از طریق از دست دادن افراد باتجربه و سپس جذب و آموزش کارکنان جدید متحمل هزینههایی خواهند شد.
در نهایت، تأثیری که این وضع بر روی مدیر خواهد گذاشت باعث میشود که زمانهای کاری سختی را بگذراند و با تیمی مواجه است که از او هیچ حمایتی نمیکنند و بنابراین، این فرد نمیتواند به پتانسیلهای خود دست یابد. چنین وضعی شرایط تاریکی را برای همه به وجود میآورد مگر اینکه مدیر بخواهد سبک مدیریتی خود را تغییر دهد.
همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم، طیف وسیعی از سبکهای رهبری در مدیریت وجود دارد. هر سبک مدیریتی مزایا و معایب خاص خود را دارد و انتخاب یک رویکرد مؤثر به عوامل مختلفی از جمله اندازه شرکت، صنعت، فرهنگ سازمانی و ماهیت وظایفی که در آن شرکت وجود دارد بستگی دارد. در برخی از کسبوکارها که دستورالعملهای واضح و تصمیمگیری از بالا به پایین برای حفظ کنترل و اطمینان از کارایی وجود دارد، بهتر است از ساختار سلسله مراتبی استفاده شود. از سوی دیگر، کسبوکارهایی که دارای صنایع پویا و نوآور هستند ممکن است متوجه شوند که یک سبک مدیریتی انعطاف پذیر و مشارکتی مانند رویکردهای دموکراتیک یا مربیگری میتواند خلاقیت افراد را بیشتر تشویق کرده و کارتیمی بهتری صورت بگیرد.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریت مستبدانه بر روی اختیارات کامل در تصمیمگیری متمرکز است و سطح بالایی از کنترل که از سوی مدیر یا رهبر است در این سبک وجود دارد. در سبک مدیریت مستبدانه، مدیر قدرت قابل توجهی دارد و بدون اینکه به دنبال نظرسنجی از افراد تیم باشد، تصمیم میگیرد. فرآیند تصمیمگیری از بالا به پایین است و انتظار میرود تا کارکنان دستورالعملها را بدون اینکه فضای زیادی برای قضاوت یا خلاقیت داشته باشند اجرا کنند. ارتباط در این نوع یک طرفه است و فرصتهای محدودی برای بازخورد و گفتگوی باز وجود دارد.
در حالی که این سبک میتواند منجر به تصمیمگیری سریع و فرآیندهای ساده شود، اما میتواند مشارکت و خلاقیت کارکنان را خفه کند. در این سبک مدیریتی کارمندان ممکن است احساس ناتوانی و انگیزه کمتری داشته باشند که منجر به مشکلاتی در رابطه با روحیه و رضایت شغلی میشود. اثر بخشی این سبک مدیریت بستگی زیادی به ماهیت وظایف، شایستگی و تجربه مدیر در اتخاذ تصمیمات آگاهانه دارد.
مورد استفاده: این سبک میتواند در موقعیتهای بحرانی که نیاز به تصمیمگیری سریع دارند یا اینکه کارمندان بیتجربه هستند مفید است. با این حال، این روش ممکن است باعث کاهش روحیه کارکنان، محدودیت خلاقیت و مانع از نوآوری شود.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
در سبک مدیریت دموکراتیک فرآیند تصمیمگیری به صورت مشارکتی و فراگیر است که در آن مدیران به دنبال دریافت ورودی از کارکنان و پذیرفتن بازخوردهای آنها هستند. در این سبک، کارکنان تشویق میشوند تا ایدهها، نظرات و تخصصهای خود را به اشتراک بگذارند و نظرات آنها را در هنگام تصمیمگیریهای مهم که ممکن است سازمان را تحت تأثیر قرار دهد مورد توجه قرار دهند. در این سبک مدیریتی مدیر به عنوان یک کاتالیزور عمل میکند و ارتباطات باز را ترویج و یک محیط کار اشتراکی را به وجود میآورد.
در سبک مدیریت دموکراتیک، احساس مسئولیت مشترک و توانمندسازی در بین اعضای تیم وجود دارد. این رویکرد باعث ترویج کار تیمی، خلاقیت و نوآوری و احساس ارزشمندی در کارکنان میکند.
مورد استفاده: این سبک مدیریتی زمانی مؤثر است که سازمان به دنبال دیدگاههای متنوع، تقویت مشارکت کارکنان و ایجاد فرهنگ اعتماد و مالکیت باشد.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریتی عدم مداخله یا آزادانه که از اصطلاح فرانسوی «بگذارید باشد» گرفته شده است، سبک مدیریتی است که در آن مدیر هدایت و نظارت کمی را بر روی اعضای تیم خود دارد. در این سبک مدیریتی، مدیر به جای تمرکز بر مدیریت زمان و کارهای خرد، اختیارات و مسئولیتهای تصمیمگیری را به کارکنان محول میکند و به آنها اجازه میدهد تا استقلال و آزادی قابل توجهی را داشته باشند و به صورت مستقل عمل کنند.
مدیرانی که این سبک مدیریتی را انتخاب میکنند به تواناییهای کارکنان خود برای انجام وظایف و تصمیمگیری بدون دخالت، اعتماد زیادی دارند. آنها حداقل راهنمایی و مداخله را در عملیات روزمره ارائه میدهند و بر تأمین منابع و پشتیبانیهای لازم در صورت نیاز تمرکز میکنند. این رویکرد مدیریتی معمولاً در تیمهای بسیار ماهر و با انگیزه مشاهده میشود.
مورد استفاده: این سبک برای تیمهایی که دارای افراد شایسته و باانگیزه هستند و نیاز به استقلال و آزادی بیشتری برای نوآوری دارند مناسب است.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
در سبک مدیریت تحولگرا، مدیران با رویکردی رویایی و الهام بخش، به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در یک سازمان هستند. مدیرانی که سبک تحولگرا را انتخاب میکنند انگیزه دادن و توانمندسازی اعضای تیم خود را برای دستیابی به نتایج خارق العاده فراتر از تواناییهای درک شده آنان مورد هدف قرار میدهند. این مدیران یک چشمانداز قانع کننده از آینده را ارائه میدهند و کارکنان خود را تشویق میکنند تا یک مأموریت مشترک را بپذیرند و در جهت تحقق آن اهداف کار کنند.
در این سبک مدیریتی رهبران اشتیاق و علاقه واقعی به تحقق اهداف سازمان را به نمایش میگذارند و کارکنان را به تعهد کامل به ترویج آن تشویق میکنند.
علاوه بر این، در سبک مدیریتی تحولگرا، رهبران حمایت و راهنمایی فردی را برای اعضای تیم فراهم میکنند و نقاط قوت و پتانسیل آنها را از طریق پلتفرمهای مختلف پرورش میدهند. آنها روابط قوی مبتنی بر اعتماد، شفافیت و احترام متقابل را ایجاد میکنند.
مورد استفاده: این سبک مدیریتی زمانی مؤثر است که تغییرات سازمانی به درستی هدایت شود و خلاقیت کارکنان را تشویق و دیدگاههای مشترکی را برای ایجاد انگیزه در کارکنان ایجاد کنند.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریت تعاملی بر هدف گذاریهای شفاف و مشخص، عملکردهای ساختار یافته و سیستمی از پاداشها و دستیابی به اهداف مشخص شده تأکید دارد. در این سبک مدیریتی، مدیران و کارکنان درگیر یک رابطه مبادلهای میشوند و وظایف به عنوان معاملات در نظر گرفته میشود که برای پاداش از قبل تعیین شده در تلاش هستند.
مدیرانی که از سبک مدیریت مبادله ای استفاده میکنند، معیارهای عملکردی را ایجاد و مشوقهایی مانند پاداشها یا ترفیعها را برای رسیدن به اهداف یا فراتر از آنها ارائه میکنند. همچنین، آنها ممکن است اقدامات انظباطی را برای عدم برآورده کردن انتظارات و اهداف سازمان اعمال کنند.
این سبک مدیریتی ریشه در مفهوم مبادله دارد که در آن به کارکنان با پاداشها و پیامدهای ملموس انگیزه میدهد. این سبک مدیریتی میتواند در سازمانهایی که وظایف مشخص شدهای دارند و مواقعی که نیاز به بهبود فوری عملکرد وجود دارد کارآمد باشد.
مورد استفاده: این سبک برای محیطهایی که به انتظارات، ساختار و مسئولیت پذیری شفاف نیاز دارند مناسب است.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریتی کوچینگ بر رشد و توسعه تک تک کارکنان به منظور حداکثر رساندن پتانسیل و عملکرد آنها تأکید دارد. در این سبک مدیران نقش مربی را بر عهده دارند. آنها از نزدیک با اعضای تیم خود برای شناسایی نقاط قوت، زمینههای بهبود و اهداف توسعه خاص همکاری میکنند.
مدیران کوچینگ راهنمایی، پشتیبانی و بازخورد سازنده را برای کمک به کارکنان برای ارتقای مهارتهای خود و دستیابی به رشد شخصی و حرفهای ارائه میکنند. آنها ارتباطات باز و بازخوردهای دو طرفه را تشویق میکنند و ایجاد یک محیط کاری مثبت و مشارکتی را تقویت میکنند.
در این سبک مدیریتی مدیران کوچینگ کارکنان را توانمند میسازند تا مالکیت کار خود را بر عهده بگیرند و در صورت نیاز به آنها کمک میکنند. این مدیران بر روی توانمندیهای بالقوه کارکنان از طریق یادگیری مستمر، ایجاد مهارت و فرصتهایی برای پیشرفت شغلی تمرکز دارند.
مورد استفاده: این سبک برای تقویت توسعه کارکنان، ایجاد مهارتها و پرورش فرهنگ یادگیری مستمر کارآمد است.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریت کاریزماتیک حول محور شخصیت و توانایی مدیر برای الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه از طریق کاریزما و جذابیت تأکید دارد. این نوع مدیران از نفوذ خود برای ایجاد کار گروهی و انگیزه دادن به تیمها استفاده میکنند. مدیرانی این سبک دارای چشماندازی قانع کننده و مهارتهای ارتباطی قوی برای انتقال دادن ایدههای خود هستند.
رهبران کاریزماتیک میتوانند اشتیاق و تعهد را در کارکنان خود ایجاد کنند و حس پیگیری اهداف و اشتیاق را در سازمان ایجاد میکنند.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریت موقعیتی بر سازگاری و تنظیم رویکردهای رهبری براساس موقعیتهای مختلف و نیازهای تک تک اعضای تیم تأکید دارد. رهبران سبک مدیریت موقعیتی با در نظر گرفتن عواملی مانند ماهیت کار و سطح مهارت افراد شرایط را ارزیابی میکنند. آنها سبک رهبری خود را براساس رویکردهای دستوری و رویکردهای مشارکتی تنظیم میکنند.
این سبک تصدیق میکند که موقعیتهای مختلف نیازمند رویکردهای مختلفی است و رهبران کارآمد میتوانند به طور انعطافپذیری استراتژیهای خود را برای رسیدگی به شرایط مختلف تطبیق دهند. با این حال، رهبران موقعیتی کارآمد، مستلزم انطباقپذیری بالا و مهارتهای تصمیمگیری برای تعیین مناسبترین رویکرد در زمینههای مختلف هستند.
مورد استفاده: این سبک در محیطهای پویا که در آن انعطافپذیری و چابکی برای رسیدگی به شرایط و نیازهای مختلف کارکنان مورد نیاز است، کاربرد دارد.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک مدیریت بوروکراتیک بر پایبندی دقیق به قوانین، خط مشیها و رویههای درون سازمانی تکیه دارد. رهبران بوروکراتیک باید اطمینان حاصل کنند که همه افراد از پروتکلها و دستورالعملهای تعیین شده برای حفظ نظم و ثبات پیروی میکنند. این سبک اغلب در صنایع و سازمانهایی که به شدت بر روی نظم تکیه دارند یافت میشود.
رهبران بوروکراتیک محیطهای ساختار یافتهای را ایجاد میکنند، نقشها و مسئولیتها را به روشنی تعیین و فرآیندهای استاندارد را اجرا میکنند. در حالی که مدیران در این سبک مدیریت به کاهش خطاها و حفظ ثبات کمک میکنند، ممکن است خلاقیت و نوآوری را به دلیل تأکید بر پایبندی دقیق به قوانین و رویهها محدود کنند.
مورد استفاده: این سبک برای صنایع و سازمانهایی مناسب است که حفظ ثبات، به حداقل رساندن خطاها و پیروی از پروتکلهای سختگیرانه را الزامی میکنند.
مشخصات کلیدی:
مزایا:
معایب:
سبک رهبری خدمتگذار نیازها و رشد کارکنان را بیش از هر چیز دیگری در اولویت قرار میدهد. رهبران خدمتگذار رویکردی از خود گذشتگی را اتخاذ میکنند و خود را تسهیل کننده و حامی موفقیت تیم خود میدانند. آنها بر ارائه پشتیبانی، رفع موانع و توانمندسازی افراد برای دستیابی به پتانسیل کامل خود تمرکز دارند.
رهبران خدمتگذار فرهنگ اعتماد و همکاری را در بین افراد تیم خود ایجاد میکنند و رفاه کارکنان را در اولویت قرار میدهند و حس مالکیت و مسئولیت پذیری را در بین افراد تیم تقویت میکنند.
رهبران خدمتگذار با اولویت دادن به کارکنان، وفاداری و تعهد و سطوح بالایی از مشارکت را القا میکنند. با این حال، متعادل کردن نیازهای فردی با اهداف سازمانی میتواند برای رهبران خدمتگذار چالش برانگیز باشد و به سطح بالایی از هوش هیجانی و ارتباطات مؤثر برای هدایت تعارضات احتمالی و اطمینان از همسویی نیاز دارد.
مورد استفاده: این سبک در ایجاد فرهنگ اعتماد، ارتقای رفاه کارکنان و پرورش نیروی کار مشارکتی و متعهد مؤثر است.
بر طبق Gallup، از مهمترین گزینههایی که شرکتها انجام میدهند انتخاب مدیران است. با این حال، در اغلب اوقات آنها تصمیماتی اشتباه میگیرند. در حقیقت، این تحقیقات نشان میدهد که شرکتها نتوانستهاند مدیرانی را انتخاب کنند که با سبک مدیریت صحیح آنها مطابق باشد.
بنابراین، وقتی مدیری را انتخاب می کنید، مهم است که مطمئن شوید که آن فرد دارای مهارتهای خوبی در مدیریت تعارض است. این مسئله با مهارتهای مدیریتی فرد متفاوت است. در واقع، پنج سبک مدیریت تعارض وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. این موارد شامل:
۱- تواضع: به معنای در اولویت قرار دادن حفظ هماهنگی و روابط با پذیرش نیازهای دیگران باشد حتی اگر به معنای فداکاری در منافع خود باشد.
۲- اجتناب: مدیران میتوانند انتخاب کنند که اختلافات را نادیده بگیرند یا اینکه امیدوار باشند که آنها را به طور طبیعی حل کنند.
۳- توافق: مدیران میتوانند جریان را به سمت تعادل سوق دهند و هر دو طرف را تشویق به تسلیم شدن برای رسیدن به راه حلی قابل قبول کنند.
۴- رقابت: مدیران مصالح و اهداف را مطرح میکنند بدون اینکه به دیگران فکر کنند. این میتواند در موارد اضطراری مفید باشد اما ممکن است به روابط و انگیزه افراد آسیب برساند.
۵- همکاری: مدیران ارتباط باز و حل مشکلات مشترک را ترویج میکنند، سعی میکنند که به راهحلهایی که منجر به برنامهریزی تیم، اعتماد و موفقیت بلند مدت میشود برسند.
نکته اصلی در انتخاب سبک مدیریت کارآمد انعطافپذیری و سازگاری است. رهبران بزرگ کسانی هستند که میتوانند نیازهای منحصر بفرد تیم خود را تشخیص داده و سبک مدیریت خود را براساس آن تنظیم کنند. در نتیجه، ترکیبی از سبکهای مدیریتی مختلف میتواند در مدیریت شرایط مختلف مفید باشد.
انتخاب درست سبک مدیریت به عوامل مختلفی از جمله فرهنگ سازمانی، ماهیت وظایف، سطح مهارتهای کارکنان و اهداف سازمان بستگی دارد. مدیران کارآمد اغلب سعی میکنند تا سبک خود را براساس وضعیت و نیازهای تیم سازگار کنند.
منابع:
https://factorialhr.com/blog/management-styles/
https://www.sprintzeal.com/blog/management-styles
https://unrubble.com/blog/management-styles-for-effective-leadership
https://fitsmallbusiness.com/types-of-management-styles/
https://fireflies.ai/blog/management-styles
دیدگاهتان را بنویسید!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.