جستجو
برای جستجو متن مورد نظر وارد کنید و Enter بزنید برای بستن Esc بزنید.
اما گونههای انقراضزدایی شده فقط در صورت زندهماندن در طبیعت و رشد کافی جمعیت، میتوانند نقش بومشناختی خود را به درستی ایفا کنند. گادری میگوید تحقق این امر در بازیابی ماموتها، وظیفهای بسیار عظیم و برجسته است.
محققان اخیراً تخمین زدهاند که منطقه وسیع اسلوپ شمالی آلاسکا، میتواند میزبان خوبی برای ۴۸ هزار ماموت پشمالو باشد.
وینسنت لینچ، زیستشناس تکاملی و استادیار در دانشگاه بوفالو، میگوید نقش بومشناختی ماموتها ممکن است افزایش اثر سپیدایی یا آلبدو (بازتاب نور توسط برف به فضا و خنککردن زمین) را نیز شامل شود. اما برای اینکه ماموتها وظیفهی خود را به درستی ایفا کنند، احتمالاً نیاز است که در سراسر شمالگان بازیابی شوند.
لینچ میافزاید: «نمیتوانید ماموتها را فقط در آلاسکا قرار دهید و مشکل خاک منجمد زمین را حل کنید؛ باید آنها را در همهجا پخش کنید.»
لینچ معتقد است که برای مشاهدهی تأثیری چشمگیر بر اقلیم، باید صدها هزار ماموت در زمین وجود داشته باشد و این امر، میتواند گونههای زنده و در معرض خطر انقراض را تهدید کند.
فیلهای آسیایی و آفریقایی که شرکت کلاسل قصد دارد از آنها بهعنوان میزبانی برای پرورش گوسالههای ماموت استفاده کند، خود در معرض خطر انقراض قرار دارند. فیلی که جنین ماموت را حمل کند، نمیتواند بچههای خودش را به دنیا آورد. بدین صورت، این مسئله باعث کاهش جمعیت فیلها میشود.
گزینهی دیگر، قرارگیری رویانها در رحمهای مصنوعی است. اما این تکنولوژی هنوز کاملاً توسعه نیافته، لینچ میگوید: «تصور کنید صدها یا هزاران رحم مصنوعی در انبارهایی وجود داشته باشند که ماموتهای مهندسیشده ژنتیکی را تولید میکنند؛ شبیه به داستانی ترسناک و پادآرمانشهری است.»
احیای گونههای منقرضشده علاوه بر چالشهای فنی، میتواند پیامدهایی جدی را به همراه داشته باشد. یکی از مشکلات، این است که حیوانات احیاشده ممکن است بیمار باشند، زیرا تنوع ژنتیکی آنها بسیار محدود است.
برای حفظ جمعیت، به تعداد کافی از موجوداتی که از نظر ژنتیکی متفاوت هستند، نیاز است تا گونه در برابر بیماریها و جهشهای مضر مقاومت کند.
همچنین، باید توجه کرد که اگر احیای ماموتها در مقیاس بزرگ به مشکل بربخورد، چه کسی مسئول خواهد بود. لینچ میگوید: «زیستبومها از زمانی که ماموتها منقرض شدند، با فقدان آنها سازگار شدهاند. اگر پیامدی ناخواسته و اتفاق بدی رخ دهد، چه میشود؟»
سایر متخصصان نیز از این قبیل نگرانیها میگویند. سوفی مونزارا، بومشناس و مدیر پروژههای احیای طبیعی اروپا، میگوید: «برای مشاهدهی تأثیرگذاری، باید تعداد زیادی از حیوانات وجود داشته باشند.»
بازیابی گونهها ممکن است به درگیری میان انسان و حیوانات منجر شود
بازگشت گونهها به طبیعت، ممکن است به ایجاد درگیری میان انسان و حیاتوحش نیز منجر شود. مونزارا میگوید: «در آفریقا، اگر به حفاظت از فیلها و بازواردسازی آنها توجه کنید، میبینید که درگیریهایی وجود دارد.» فقط در کنیا، درگیری بین انسان و فیلها بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ به مرگ ۲۰۰ نفر منجر شده است. اگر دانشمندان موفق شوند تا به هدف تولید جمعیت ماموتهای زیستپذیر دست یابند، باید برنامههای آموزشی سرتاسری را برای مردم اجرا کنند تا آنها یاد بگیرند چگونه به ماموتها واکنش نشان دهند.
ترکیب جمعیتهای احیاشده نیز مهم است. اشمیتز میگوید: «خرسهای قهوهای (Ursus arctos) که در دهه ۲۰۰۰ از اسلوونی به کوههای آلپ ایتالیا بازگردانده شدند، اکنون در حال رشد هستند، اما مشخص شد که جمعیت اولیه بسیار تهاجمی بوده است. بومشناسها به درستی تحقیق نکرده بودند و اکنون این خرسها به دامها و حتی انسانها حمله میکنند.»
اشمیتز همچنین میافزاید هیچ تضمینی وجود ندارد که حیوانات در همان مکان رهاسازی باقی بمانند. برای مثال، در سال ۱۹۹۵، گرگهای خاکستری (Canis lupus) به پارک ملی یلواستون بازوارد شدند، اما از مرزهای پارک فراتر رفتند. او میگوید: «اگر موجودات را در طبیعت رها کنید، به دنبال مکانهایی خواهند رفت که برایشان مناسبتر است و این مکانها ممکن است جایی نباشد که گمان میکردید در آن باقی میمانند.»
اگرچه بزرگزیاگان گیاهخوار در آخرین عصر یخبندان به ذخیرهسازی کربن کمک میکردند، لاو دالن میگوید: «بازیابی جانوران بزرگ ممکن است تأثیر منفی بر تغییرات اقلیمی داشته باشد. برای مثال، ماموتها ممکن است به گرمایش زمین کمک کنند، زیرا در فصل گرم، خاک منجمد را تخریب کرده و متان آزاد میکنند. همچنین، ممکن است مانند فیلها در ساواناهای آفریقا، با خوردن گیاهان، میزان کربن ذخیرهشده در گیاهان چوبی را نیز کاهش دهند.»
دیدگاهتان را بنویسید!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.